
مهرداد سرلک بر روی فرش قرمز HollyShorts Film Festival 2019، منبع: Mehrdad Sarlak’s Instagram
مهرداد سرلک، از بازیگری تا همچنین تهیهکنندگی سینما
مهرداد سرلک، متولد ایران و بزرگ شده آمریکا، سابقه فعالیت موفقی در عرصه بازیگری و تهیه کنندگی دارد. وی که در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کرده و از جمله افرادیست که ثبت اختراع را نیز در کارنامه خود دارد، در زمره افراد خلاق و با استعدادی شمرده میشود که با وجود حضور نه چندان طولانی در صنعت فیلمسازی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. سرلک به صورت موازی به فعالیتهای مختلف علمی و هنری در حوزههای مورد علاقه خود مشغول میباشد و با شرکت در یک دوره بازیگری این رشته را تبدیل به شغل تمام وقت خود کرده است. او کار خود را در رشته مدلینگ آغاز کرد و مسیر خود را با بازی در فیلمهای مستقل ادامه داده است.
چند سال بعد، او با نقل مکان به لس آنجلس و استخدام یک وکیل برای فعالیتهای خود، میزبانی یک برنامه تلویزیونی با نام East to West را در یک شبکه تلویزیونی فارسیزبان بر عهده گرفت. این شوی تلویزیونی با هدف معرفی سینما، هنرمندان و فیلمسازان ایرانی به غرب راه اندازی شد و به موضوع افزایش تعداد فیلمهایی که در غرب و با محوریت موضوعات مرتبط با خاورمیانه ساخته میشدند، میپرداخت.
به فاصله کمی پس از شروع این پروژه، سرلک تهیهکنندگی این برنامه را به کمک همکار خود بر عهده گرفت و تاکنون دو فیلم کوتاه او تحسین منتقدین بسیاری را در جشنوارههای مورد تایید اسکار بدست آورده است. در طی مصاحبه با سرلک در جشنواره فیلم ادمونتون در فصل پاییز امسال، اف سی سی با مراحل گذار وی از بازیگری به تهیهکنندگی بیشتر آشنا شد و برخی از رازهای وی در مسیر این موفقیت سریع را از زبان خود او شنید.
اف سی سی: چه موضوعی الهامبخش شما برای گذار از بازیگری به تهیه کنندگی بوده است؟
م. س: خب، دلیل آن این بود که من متوجه شدم تقریبا به طور روزانه با امور مرتبط با تهیه کنندگی درگیر هستم و متوجه شدم که از عهدهی تهیهکنندگی فیلم بر میآیم؛ حیطهای که با خلق و خو و سلیقه من همسو است و به واسطه آن، به جای بازی در فیلم های دیگران میتوانم داستانهایی را که خودم دوست دارم، به زبان خودم با مخاطبانم در میان بگذارم.
در همان منوال که درگیر این موضوع بودم، خبری را در مورد قتلی در ایران خواندم که در آن، مادر مقتول در روز اعدام، قاتل پسر خود را بخشیده است. در ایران مرسوم است که مادر مقتول میتواند در مراسم اعدام حضور داشته باشد و اگر مادر مقتول، قاتل را ببخشد، از سوی دستگاه قضایی نیز مورد عفو قرار میگیرد. تصمیم وی مرا به شدت تحت تاثیر قرار داد، به شکلی که ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد و مرا بر آن داشت تا تصمیم به بازنمایی این اتفاق بگیرم.
به واسطه مشاورم متوجه شدم یک فیلمساز جوان ایرانی در حال ساخت فیلمی با همین مضمون است و از من میخواهد که در فیلم او بازی کنم. در نخستین لحظاتی که با فیلمساز ملاقات کردم، ارتباط عمیقی میان ما شکل گرفت و تصمیم گرفتم به عنوان بازیگر و تهیه کننده در فیلم کوتاه وی حضور داشته باشم. خوشبختانه هر دوی ما رویکرد مشابهی برای روایت این داستان داشتیم.
اف سی سی: این داستان به فیلم کوتاه مادران (۲۰۱۵) برمیگردد، درست است؟
م. س: بله. مادران فیلم موفقی شد و با استقبال فراوانی روبرو شد. این فیلم در جشنوارههای بسیاری به نمایش درآمد و نهایتا در لیست مورد تایید اسکار قرار گرفت. از آن زمان تا کنون، من درگیر فیلم فضانورد (۲۰۱۹) هستم که تاکنون شش جایزه بینالمللی را از آن خود کرده و قرار است نسخه بلند آن نیز ساخته شود.
اف سی سی: فیلمنامه ها و نقش هایی را که به شما پیشنهاد میشود بر اساس چه معیاری انتخاب میکنید؟
م. س: سه مسئله برایم اهمیت دارد. اول اینکه من به دنبال یک داستان جهانی هستم؛ چیزی که هر فردی با مشاهده آن، فارغ از زبانی که صحبت میکند، بتواند با آن ارتباط برقرار سازد.
دومین مسئله این است که من علاقه فراوانی به موضوعاتی دارم که احساسات انسان را درگیر میکنند و تعصبات را در هم میشکنند. فکر میکنم در جهان بستهای زندگی میکنیم؛ دنیایی که انسانها بر اساس قوانین از پیش تعیین شدهای زندگی میکنند. باور دارم فیلمها از قدرت و تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند؛ به این دلیل که اگر ما بتوانیم احساسی را در کسی بوجود بیاوریم، آنها را به فکر فرو خواهیم برد و در نتیجه قادر خواهند بود بیرون از محدودیتهای ذهنیشان فکر کنند.
و در نهایت مسئله سوم این است که نقشی که برای بازی در آن انتخاب میشوم و یا فیلمنامهای که تهیهکنندگی آن را بر عهده میگیرم میبایستی ۱۰۰ درصد واقعی باشند و یا احساسی کاملا واقعی را در مخاطب ایجاد کنند. مهندس درون من به دنبال واقعیت میگردد و من را بر آن میدارد که داستانهایی را روایت کنم که واقعیت دارند و یا اقتباسی از یک اتفاق واقعی هستند. البته دلیل چهارمی هم هست که بیشتر جنبه شخصی دارد؛ دوست دارم که بتوانم پس از پایان پروژه از آن فاصله بگیرم و ببینم چقدر در موفقیت آن نقش داشتهام.
اف سی سی: آیا کارهای خود را به عنوان تهیهکننده و بازیگر تاثیرگذار میدانید؟
م.س: تهیهکنندگی برایم تاثیرگذاری بیشتری دارد. به عنوان بازیگر، من فقط نقشی را بازی میکنم که به من محول شده و واقعیت این است که هیچ حرفی برای گفتن در مورد آنچه که به واسطه فیلم منتقل میشود ندارم. اما به عنوان تهیهکننده، من در تمام تصمیمگیریها و پیشرفت پروژه دخیل هستم؛ بینهایت انتخاب دارم تا داستانهای تاثیرگذاری را شکل دهم و در جزئیات تغییر ایجاد کنم که دربازیگری احساس می کنم نمی توانم به آن دست یابم.
اف سی سی: فعالیت شما در حوزه فیلم چگونه با هویت و ریشه ایرانی شما ارتباط پیدا میکند؟
م.س: من به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم و همینطور به زبان فارسی به عنوان زبان مادریام، به کشور و مردم سرزمینم، به میراث و هنر آن مفتخر هستم. وقتی میبینم که در دنیای معاصر و زندگی پیرامونم چیزهایی هستند که اولین بار توسط ایرانیان ابداع شدهاند، خوشحال می شوم. دلم میخواهد مردم غرب ما را بهتر بشناسند. تصویر واقعی ما با این بازنماییهای دست و پا شکسته، محروم و آسیب پذیری که در رسانه های جریان اصلی دیده میشود، فرق دارد.
من به پیشینه تاریخی سرزمینم افتخار میکنم ولی به هیچ شکل احساس وظیفهای در قبال معرفی کشورم به جوامع دیگر ندارم. اگر این کار را انجام میدهم به این دلیل است که عمیقا عاشق کشورم هستم و این فعالیتها تغییرات مثبتی را بوجود میآورند.
اف سی سی: تجربه بازی در فیلم آرگو (بن افلک،۲۰۱۲) چگونه بود، فیلمی که تولید هالیوود بوده و به گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در ایران پرداخته بود؟
م. س: فیلم آرگو برای من تجربهای چند جانبه بود؛ به عنوان بازیگر به فیلم معرفی شدم، در چندین جلسهی انتخاب بازیگر شرکت کردم، با بن افلک آشنا شدم و بازی در فیلمی در مقیاس استودیو برایم بسیار هیجان انگیز بود. همکاری با این پروژه برایم رضایتبخش بود چرا که میدانستم افلک دوستان ایرانی زیادی دارد، متفکر فروتنی است و با ساخت این فیلم در صدد تخریب ایرانیان نیست. از او انتظار داشتم داستانی واقعی را با کمی چاشنی هالیوودی روایت کند.
همینطور معتقدم که برای ایجاد تغییر میبایست جزوی از سیستم بود. یک راه برای ایجاد تغییر، اقدام از درون یک مجموعه است و راه دوم که تاثیرگذاری کمتری دارد، تلاش برای ایجاد تغییر از بیرون یک سیستم است. در مقیاس کوچکتر، این مساله برای من در حین ساخت فیلم اتفاق افتاد. در طول فیلمبرداری موقعیتهای مختلفی ایجاد شد که من و سایر اعضای ایرانی تیم توانستیم در مورد موضوعات و اتفاقاتی که در آن زمان در ایران افتاده بود، با تیم کارگردانی صحبت کنیم و تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کنیم. اگرچه این تغییرات کوچک بودند، اما اهمیت زیادی داشتند و در نتیجه نهایی فیلم تاثیر بسزایی گذاشتند.
اف سی سی: آینده سینمای ایران را چگونه تصور میکنید؟
جامعه و مردم ایران بسیار قدرتمند هستند اما جمعیت پراکندهای در جهان دارند. من فکر میکنم مراکزی مثل اف سی سی توانایی این را دارند که این استعدادها را در یک جا گرد هم بیاورند و با ایجاد چنین فرصتهایی پلتفرمی را برای ملاقات و همکاریهای بالقوه ایجاد کند؛ چنین اتفاقی میتواند برای صنعت سینمای ما فرصتی استثنایی و فوقالعاده باشد.
به اشتراک بگذارید