The Cut Movie

صحنه‌ای از فیلم کات (امیر نادری، ۲۰۱۱)، منبع: MoMA

فیلمسازان بدون مرز

نویسنده: Kaveh Daneshmand

مفهوم سینمای ملی، تعاریف و معانی آن برای چندین دهه موضوع مباحثات طولانی تاریخی در این عرصه بوده است. با در نظر داشتن فحوای سینمای فارسی زبان، ابتدا مهم است که حدود و ثغور یک فیلم ایرانی یا افغانی را بشناسیم و از خود بپرسیم اگر فیلمساز برای ساختن فیلم در یک کشور خارجی از ریشه‌های خود جدا بیفتد، آیا محصول نهایی همچنان در دامنه آثار سینمای فارسی زبان قرار می‌گیرد؟ و یا چنانچه یک فیلمساز افغان در فرانسه فیلمی بسازد، آیا ما همچنان قادر هستیم آن را به عنوان یک فیلم افغان تعریف کنیم؟

اف سی سی با نظر به جمعیت قابل ملاحظه‌ و رو به رشد فیلمسازانی که خارج از سرزمین مادری خود فعالیت می‌کنند و همچنین قشر وسیعی از هنرمندان که فرسنگ‌ها دور از ریشه‌های فرهنگی و تاریخی خود متولد شده و زندگی می‌کنند، نگاهی اجمالی به سه فیلم از مهمترین آثار خارجی فیلمسازان ایرانی انداخته است. هر سه اثر با به تصویر کشیدن هویت و ملیت خود، بینش متفاوتی از بستر فرهنگی که فیلم در آن ساخته شده و همچنین پیوند آن با پیشینه ایرانی فیلمسازان این آثار به مخاطب پیشکش می‌کنند.

گذشته (اصغر فرهادی، ۲۰۱۳)

The Past Movie

صحنه‌ای از فیلم گذشته (اصغر فرهادی، ۲۰۱۳)، منبع: World Socialist Website

اصغر فرهادی را به جرات می‌توان یکی از مهم‌ترین فیلمسازان ایرانی در قیدِ حیات در سینمای ایران دانست که با جوایز بی‌شمار از جشنواره‌های سراسر دنیا به عنوان فیلمسازی صاحب سبک شناخته می‌شود. از وی به عنوان یکی از چهره‌های مطرح سینمای جهان نیز یاد می‌شود.

فرهادی پس از ساخت فیلم برجسته خود، جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)، که با استقبال چشمگيری روبرو شد، به فرانسه سفر کرد تا نخستین فیلم بین‌المللی و اولین تولید مشترک سینمایی خود را کلید بزند؛ گذشته، فیلمی است با اکثریت عوامل و بازیگران فرانسوی که تنها از عوامل ایرانی محدودی برای ساخت آن کمک گرفته شده است.

این فیلم که داستان زندگی مردی را روایت می‌کند که برای خاتمه مراحل اداریِ طلاق از همسر فرانسوی خود به پاریس بازگشته، از همان ابتدای نخستین نمایش خود در جشنواره فیلم کن تحسین و تجلیل بسیاری از سینما دوستان را برانگیخت. بسیاری از منتقدان ایرانی از آن به عنوان یک نمونه‌ی موفق فیلم کاملا ایرانی در بستر فرانسوی یاد کردند و از سوی دیگر، بسیاری از منتقدان بین‌المللی موفقیت فرهادی را مرهون ساخت فیلمی فرانسوی دانستند که به خوبی از پس ایجاد پیوند با ریشه‌های فرهنگی خود در ایران برآمده است.

همچون همه آثار ایرانیِ فرهادی، این فیلم نیز مملو از چرخش‌های داستانی، ساختار فیلمنامه نویسی و شیوه کارگردانی منحصر به فرد وی بوده و اگرچه این فیلم در شهر پاریس ساخته شده است اما کماکان مضامین آشنایی را به تصویر می‌کشند که به پیشینه کارگردان متصل بوده و در کلیه آثار وی نیز به خوبی قابل تشخیص هستند. به موازات آن، بخش اعظم داستان به کشمکش‌های عاطفی و دشواری‌های مسائل اخلاقی میان شخصیت‌های فرانسوی فیلم می‌پردازد که فرهادی به شکلی بی نقص از عهده انتقالِ ریزه‌ کاری‌های فرهنگ فرانسوی برآمده است.

این فیلم احساس همذات پنداری و درک عمیق این رابطه را در مخاطب اروپایی برانگیخته و نمایانگر تعهد عمیق فرهادی به دنیای شخصی او می‌باشد.

کات (امیر نادری، ۲۰۱۱)

the cut by naderi

صحنه‌ای از فیلم کات (امیر نادری، ۲۰۱۱)، منبع: Screen Anarchy

برای کسانی که با سینمای ایران آشنایی دارند، امیر نادری یکی از پیشگامان تاریخ سینمای ایران و همچنین یکی از پرکارترین فیلمسازان ایرانی محسوب می‌شود. فیلم برجسته دونده (۱۹۸۴)، با استقبال بی‌نظیری از سوی علاقمندان به سینما در سراسر دنیا مواجه شد و در رده آثار ارزشمندِ میراث سینمایی جهان جای گرفت. پس از مهاجرت نادری به ایالات متحده امریکا دراوج شکوفایی فعالیتش در ایران، وی فعالیت خود در عرصه سینما را در ادامه داد اما هرگز به ایران بازنگشت.

نادری برای سالیان مدیدی به فیلمسازی در خانه دوم خود ادامه داد و در نهایت تصمیم گرفت از مرزهای جغرافیایی آمریکا فراتر رفته و درام ستایش شده خود با نام کات را در ژاپن بسازد؛ سرزمینی که برای سالیان سال مسحور فرهنگ و چشم‌اندازهای آن بوده است. این فیلم سرگذشت یک فیلمساز جوان ژاپنی‌ است که ناامید از عدم پیشرفت و موفقیت‌اش در این صنعت دست به هر کاری می‌زند تا بدهی خود به یک نزول‌خوار را باز گرداند.

این فیلم پر تنش و سرشار از تصاویر شاعرانه، هیچ پیوند محتوایی با ایران ندارد اما سبک جسورانه داستان‌پردازی و کارگردانی منحصر به فرد نادری در آثاری مثل فیلم دونده (۱۹۸۴)، در فیلم کات نیز به خوبی مشهود است. این جزيیات با مهارت هرچه تمام در فرهنگ ژاپنیِ مستتر در فیلم در آمیخته است.

اگرچه ممکن است امکان ترسیم ريشه‌های ايرانی فيلمِ نادری و شیوه روایتگری تصویری این کارگردان در فیلم کات برای مخاطب آسان نباشد اما این جزئیات از زیر ذره‌بین علاقمندان به سینما، به خصوص آن دسته از کسانی که به طور خاص با سینمای ایران و آثار امیر نادری آشنا هستند، جا نمی‌افتد.

کپی برابر اصل (عباس کیارستمی، ۲۰۱۰)

Certified copy movie

صحنه‌ای از فیلم کپی برابر اصل (عباس کیارستمی، ۲۰۱۰)، منبع: Letterboxd

عباس کیارستمی با گنجینه آثار خود وجهه سینمای ایران را برای همیشه تغییر داد و الهام‌بخش نسل‌های مختلفی از فیلمسازان بوده است. وی بیش از ۴۰ سال با دیدگاه‌ها و نگرش تصویری منحصر به فرد خود از مفهوم زندگی در بستر جامعه ایران موجب حیرت علاقمندان به سینما شده و احساسات آنها را برانگیخته است.

فیلم شناخته شده کپی برابر اصلِ کیارستمی تلاشی است برای بازنمایی یک داستان عاشقانه غیرمعمول در ایتالیا که با تیم بازیگران و عوامل پشت صحنه تقریبا غیر ایرانی ساخته شده است. این فیلم تاثیری غافل‌گیر کننده بر سینمای جهان گذاشت و نشان از چیره دستی کارگردان در خلق یک جهان شخصی و صادقانه را دارد؛ وی با زبان طنز مخصوص به خود ریشه‌های فرهنگی کشور خود را در چشم‌اندازی بیگانه به تصویر می‌کشد.

این فیلم که به ماهیت عشق و احساسات متضاد مربوط به آن می‌پردازد، اصالت احساسات و دلبستگی‌های انسان‌ها را زیر سؤال می‌برد و با چشم‌انداز و سبک کارگردانی کیارستمی هم آوا است.

این آثار تنها سه فیلم از لیست بلند آثار هنری برجسته‌ای هستند که توسط هنرمندان ایرانی در کشورهای دیگر ساخته شده‌اند. ارتباط یک هنرمند با میراث تاریخی و جغرافیایی خود بخشی جدای ناپذیر و غیرقابل انکار از سفر خلاقانه وی در زندگی است؛ یک درخت برای زنده ماندن به ریشه‌های خود نیاز دارد. خلق یک اثر هنری اصیل و پر معنا در سرزمینی بیگانه تنها زمانی می‌تواند همچون بازگشت اولیس به وطن‌اش در اودیسه هومر دلچسب باشد که جریان حیات در ریشه‌های فرد بدود. تنها آن زمان است که هنرمندان واقعی قادر خواهند بود بر فراز قاره‌ها سفر کنند، به اعماق زندگی‌های دیگر سر بکشند و داستان سرزمین‌هایی را نقل کنند كه برای همیشه در قلب ما جای خواهند گرفت.

به اشتراک بگذارید