
صحنهای از فیلم رهگذر نیمه شب به کارگردانی حسن فاضلی، منبع: Variety.com
رهگذر نیمه شب
مرور یک فیلم مستند در جشنواره فیلم هات داکز ۲۰۱۹
اقامت در ساختمانهای متروکه در دل شبهای سرد زمستان، پیاده رویهای طولانی و طاقتفرسا در میان جنگلهای انبوه از سویی، تهدید پلیس و قاچاقچیان و احساس ناامنی بیپایان از سویی دیگر، زیباترین، واقعیترین و معمولیترین لحظات خانوادهای را تشکیل میدهند که در طی سفری طولانی از زندگی خود ثبت کردهاند. این تجربه رهگذر نیمه شب نام گرفته است.
داستان این خانواده ستودنی است؛ حسن فاضلی، کارگردان افغان، به همراه همسرش، فاطمه حسینی، هر دو ساکن کابل هستند؛ شهری که در آن صاحب یک کافه لیبرال هنری بودند. موضوع یکی از فیلمهای فاضلی که کشته شدن یکی از فرماندههای طالبان است، زندگی او را با مخاطره همراه میسازد و توسط یکی از افراد مرتبط با طالبان مطلع میشود که تحت تعقیب قرار گرفته و افغانستان دیگر برای او و خانوادهاش جای امنی نخواهد بود. فاضلی، همسر و دو دخترش برای درخواست پناهندگی راهی تاجیکستان میشوند. سفری طولانی و جانکاه به شش کشور آغاز میشود که سه سال به درازا کشیده و این خانواده کوچک را راهی مسیری سخت برای پیدا کردن خانهای تازه میکند.
فراز و نشیبهای این سفر و همینطور اراده این خانواده به گونهایست که مخاطب را تا پایان این اثر با خود همراه میسازد اما برخی از حائز اهمیتترین صحنههای مستند رهگذر نیمه شب زمانی اتفاق میافتد که به روابط صمیمی و خالصانه اعضای این خانواده با یکدیگر میپردازد و به شکل چشمگیری ساده و عاری از هرگونه تکلف است؛ مثل زمانی که حسن به فاطمه دوچرخهسواری آموزش میدهد، یا بچهها در حین برفبازی، گلولههای برفی را به سوی پدرشان پرتاب میکنند. فیلم لحظههای ناب لذت و شادی را به نمایش میگذارد که در زیر فشار بیامان زندگی آنها شکل میگیرند.
این مستند در شخصیتپردازی کاراکترهایش به عنوان افرادی مستقل موفق بوده و پویایی روابط میان اعضای خانواده و تاثیر هر یک در پیشبرد روند فیلم را به خوبی به تصویر میکشد و دلیل آن احتمالا نحوه فیلمبرداری و استفاده از سه گوشی تلفن هوشمند توسط افراد خانواده میباشد. رابطه حسن و فاطمه برای مخاطبان تورنتو غافلگیرکننده بود؛ لحظهای که فاطمه با بازیگوشی از حسن میخواهد دست از تعریف و تمجید از زنان دیگر بردارد، با خنده و تشویق حاضرین سالن سینما همراه میشود. حسن نیز حجاب او را به چالش میکشد و به شوخی میگوید که هرگز با آن ذهنیت محافظه کار، فیلمساز موفقی نخواهد بود. آنها در حالی به بحث و مجادله میپردازند که حسن پشت دوربین مخفی شده و مخاطب تنها واکنش و سیمای فاطمه را میبیند. این اثر احساسی همچون فیلمهای خانگی را تداعی کرده و باعث میشود مخاطب احساس نزدیکی و صمیمیتی فرای انتظار با اعضای خانواده برقرار سازند و همین لحظات ناب و گذراست که موجب میشود داستان فیلم به شکلی تمام و کمال شخصی جلوه کند.

صحنهای از فیلم رهگذر نیمه شب به کارگردانی حسن فاضلی، منبع: Old Chilly Pictures
قابل تصور است که تماشاچیان این فیلم پیش از قدم گذاشتن به سالن سینما و با باورهای دلسوزانه خود نسبت به یک خانواده مهاجر به هیچ عنوان انتظار آشنایی با فاطمه را که یک فیلمساز جسور است و با باورها و احساسات دوگانه خود نسبت به سنت و مدرنیته در چالش است، ندارد. آنها انتظار ندارند که با زن و شوهری آشنا شوند که به عنوان ارکان اصلی یک خانواده، در نقش دوست، همکار و همپای فعالیتهای هنری یکدیگر ظاهر شوند. شاید بتوان ادعا کرد که مخاطب غربی به خوبی توانست با این خانواده ارتباط برقرار سازد و اگر این امر را در موفقیت مستند رهگذر نیمه شب سهیم بدانیم میبایست به روایت داستانهایی از این جنس ادامه دهیم. این تلاش را نه تنها بایستی به دلیل تأثیر مثبت فعالیتهای اجتماعی بر بحرانهای بینالمللی انجام دهیم، بلکه میبایست برای پر کردن شکاف فرهنگی بین شرق و غرب با جدیت ادامه دهیم.
بیشتر بخوانید: راهنمای سینمای فارسیزبان برای مبتدیان: افغانستان زیر ذرهبین